کد مطلب:140486 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:130

رحلت دو تن از اطفال اهل بیت
مؤلف گوید:

پس از آتش زدن خیام حرم و حمله وحشیانه گرگان و سگان كوفه و شام به مخدرات و اطفال بی پناه حضرت سید الشهداء علیه السلام طبیعتا هر یك از اطفال و بانوان برای مصون ماندن از آسیب آن درندگان خونخوار بطرفی گریخته و متفرق شدند و پس از خاموش شدن آتش و دور شدن آن نااصلان و بی غیرتان از آن محوطه چطور اهل بیت و بانوان و اطفال خردسال دوباره جمع شدند و دور هم حلقه زدند، مدرك و ماخذ معتبری ندیدم كه آن را تشریح و توضیح داده باشد تنها در یكی از كتب ارباب مقاتل مقاله ای دیدم كه از كتاب بحر المصائب نقل كرده و آن اینست: در شب پرتعب یازدهم علیا مكرمه زینب علیهاالسلام فضه خاتون را نشانید یكان یكان اطفال برادر را جمع آوری كرد و به دست فضه خاتون سپرد ولی دید دو طفل از اطفال نیستند، ناله از دل بركشید كه ای وای بر دل زینب عجب وصیت برادرم را به عمل آوردم، دیشب كه شب عاشوراء بود برادرم با من وصیت اطفال را داشت امروز هم در وقت وداع عمده سفارشش درباره ایتام صغیر بود، سپس خطاب به خواهرش نمود و فرمود: خواهرم ام كلثوم امروز همه مبتلا بودیم نمیدانم این دو طفل كجا رفته اند، آیا زنده اند یا مرده اند؟

پس حضرت زینب و ام كلثوم سلام الله علیها هر دو سر در بیابان گذاشته به


هر طرفی سراغ این دو طفل را گرفتند تا به تلی رسیدند كه روی آن خار مغیلان روئیده بود و در زیر بوته آن خار آن دو طفل یتیم را دیدند كه دست در گردن یكدیگر انداخته، صورت به صورت هم گذاشته آن قدر گریه كرده اند كه زمین از اشگ چشمشان گل شده علیا مخدره حضرت زینب سلام الله علیها خواهر را طلبید، هر دو ببالین ایشان نشستند قدری گریستند، سپس حضرت زینب سلام الله علیها فرمود: خواهر گریه ثمری ندارد برخیز یكی را تو بردار و دیگری را من برمیدارم اما آهسته بلند كن مبادا از خواب بیدار شوند زیرا گرسنه و تشنه اند ولی همینكه ایشان را بلند كردند دیدند هر دو از دنیا رفته اند، خداوند متعال در روضه ای كه برای جناب موسی كلیم علیه السلام خواند فرمود:

یا موسی صغیرهم یمیته العطش و كبیرهم جلده منكمش گویا همین اطفال صغیر باشند كه از تشنگی مرده اند